خلاصه داستان سریال یکی بود یکی نبود


سریال یکی بود و یکی نبود
داستان سریال یکی بود یکی نبود حول  محور زن جوان 28 ساله به نام «اِما سوان» است که گذشته ای غمناک دارد. داستان از آنجا شروع می شود که اِما سوان گذرش به شهر کوچکی در مین می افتد، شهر مین جایی است که جادو و رمز و رازهای قصه ها در آن به حقیقت پیوسته اند.
خلاصه داستان سریال یکی بود یکی نبود
«اما سوان» یک پسر به نام «هنری» دارد که 10 سال پیش او را برای فرزندخواندگی گذاشته و رها کرده است. این پسر بچه حقیقت پشت پرده شهر «استوری بروک» را از روی کتاب افسانه ها متوجه می شود و به دنبال مادر حقیقی خودش می گردد و او را پیدا می کند، به این امید که بتواند مادرش را متقاعد کند که دنیای افسانه ها را نجات دهد. هنری معتقد است «اِما» (مادرش) دختر «شاهزاده دلربا» و «سفیدبرفی» است و پدر و مادرش برای محافظت از او در مقابل نفرین «ملکه شیطانی» او را به این دنیا فرستادندئ. این دو وارد شهر «استوری بروک» در ایالت «مین» می شوند. به نظر می آید این شهر دنیایی برابر برای شخصیت های افسانه ای خود است که در حقیقت این شخصیت ها در این شهر به صورت مردم عادی گذران زندگی می کنند و از هویت و زندگی واقعی خودشان بی خبرند…
خلاصه داستان سریال یکی بود یکی نبود

عکس بازیگران سریال یکی بود یکی نبود

خلاصه داستان سریال یکی بود یکی نبودخلاصه داستان سریال یکی بود یکی نبود
عکس بازیگران سریال یکی بود یکی نبود
خلاصه داستان سریال یکی بود یکی نبود

خلاصه داستان سریال یکی بود یکی نبودعکس اِما در سریال یکی بود یکی نبود
خلاصه داستان سریال یکی بود یکی نبود
خلاصه داستان سریال یکی بود یکی نبود
بیوگرافی و عکس بازیگران سریال یکی بود یکی نبود
خلاصه داستان سریال یکی بود یکی نبود
خلاصه داستان سریال یکی بود یکی نبود
عکس بازیگران سریال یکی بود یکی نبود
خلاصه داستان سریال یکی بود یکی نبود
خلاصه داستان سریال یکی بود یکی نبود
عکس اِما در سریال یکی بود یکی نبود
خلاصه داستان سریال یکی بود یکی نبود
خلاصه داستان سریال یکی بود یکی نبود
عکس هنری در سریال یکی بود یکی نبود
خلاصه داستان سریال یکی بود یکی نبود
خلاصه داستان سریال یکی بود یکی نبود
خلاصه سریال یکی بود یکی نبود
خلاصه داستان سریال یکی بود یکی نبود
عکس سریال یکی بود یکی نبود

نظرات