تایتانیک (به انگلیسی: Titanic) فیلمی حماسی-عاشقانه به نویسندگی و کارگردانی جیمز کامرون محصول سال ۱۹۹۷ کمپانیهای پارامونت پیکچرز و فاکس قرن بیستم است. ماجرای فیلم داستان غرق شدن تایتانیک، بزرگترین کشتی زمان خود در سال ۱۹۱۲ است. فیلمنامه تایتانیک آمیزهای از واقعیت و افسانه است. برخی شخصیتهای این فیلم در کشتی تایتانیک حضور نداشتهاند. همچنین برخی صحنههای به تصویر کشیده شده در فیلم نیز وجود خارجی ندارند.
این فیلم به همراه بن هور و ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه برنده ۱۱ جایزه اسکار است. از لحاظ فروش نیز این فیلم یک پدیده بود و در سال ۱۹۹۷ با ۱٫۸ میلیارد دلار فروش پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای جهان در زمان خود شد. در حال حاضر این فیلم بعد از فیلم آواتار، با فروش جهانی بالغ بر ۲ میلیارد دلار، دومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای جهان است.[۱]
رز داوسن ۱۷ ساله و ثروتمند تصمیم میگیرد با کشتی به آمریکا برود و در آنجا با «کال هاکلی» ازدواج کند. مادرش او را مجبور کرده تا به این ازدواج تن در دهد. آنها سوار کشتی تایتانیک میشوند و کشتی حرکت میکند. یک شب رز تصمیم میگیرد تا از بالای کشتی خودش را در آب بیندازد. اما مسافر فقیر و جوانی به اسم «جک داوسون» که کارش نقاشی است، او را نجات میدهد. «جک داوسون» همراه با دوستش بلیط تایتانیک را در بازی پوکر بردهاند. آنها به تدریج بیشتر با هم آشنا میشوند و این آشنایی منجر به عشقی عمیق بین آن دو میشود.
هاکلی و مادر رز میکوشند تا آنها را از هم جدا نگه دارند. خدمتکار هاکلی به دستور او گردنبند الماسی را که هاکلی به رز هدیه داده را در جیب جک میگذارند و افسران کشتی به جرم دزدی به او در طبقه پایین کشتی به لوله دستبند میزنند. کشتی به یک کوه یخ شناور برخورد کرده و شروع به غرق شدن میکند و همه خدمه و مسافرین کشتی در تلاشند تا راه نجاتی برای خود بیابند. ابتدا زنها و بچهها را در قایقها میگذارند و نجات میدهند. در این بین در طبقهٔ زیرین که جک در آنجا زندانی است رز تبر بزرگی برمیدارد و دستبند جک را میشکند و با هم به سمت بالا میروند. توماس اندروز به رز جلیقه نجات میدهد و افسران رز را به قایق میبرند اما او پیش جک برمیگردد. مادر رز با قایق نجات پیدا میکند و هاکلی هم کودکی را بغل میگیرد و به قایق میرود و نجات مییابد.
کشتی کمکم غرق میشود و تعداد زیادی از مسافران روی آب میمانند و یخ میزنند جک رز را بر روی قطعه چوبی میگذارد و از رز قول میگیرد که زنده بماند. قایقها دوباره برمی گردند تا کسانی را که زنده ماندهاند نجات دهند ولی فقط رز زنده بود و نجات یافت به این ترتیب جک برای زنده ماندن رز یخ میزند و میمیرد. پس از ۸۴ سال الماس دست رز است و آن را در دریا میاندازد. همان شب رز در تخت خواب خود میخوابد و خواب میبیند این بار تایتانیک میزبان جشن پیوند این دو دلدادهاست. آن هم با شکوه تمام و در میان کف زدن حضاری که هیچ رشک و کینه و ترسی از زمان حیات شان در تایتانیک با خود ندارند؛ گویی در آخر عشق پیروز است و قسمت همین بود که سرانجام این دو عاشق پس از مرگ به هم برسند و جاودانه شوند.
کامرون یک فیلمنامه اولیه برای فیلم تایتانیک نوشت و به دیدار مدیران کمپانی فاکس قرن بیستم رفت. کامرون در این مورد میگوید: «آنها خوششان آمد و گفتند:باشه، یه فیلم حماسی عاشقانه سه ساعته؟ مطمئنی فقط همینه؟ شباهتی به فیلم نابودگر نداره؟ صحنههای هیجان آور، شلیک گلوله یا تصادف ماشین؟ من گفتم: نه، نه. این هیچ شباهتی به اون نداره.» مدیران کمپانی فاکس در مورد ایده این فیلم و موفقیت تجاری اش شک داشتند، و تنها به خاطر رابطه طولانی و اعتمادشان به کامرون، به وی چراغ سبز نشان دادند.
کامرون کمپانی فاکس را متقاعد کرد تا به وی اجازه دهند، تا فیلم را بر اساس تجربیات واقعی، مشاهده کشتی غرق شده و با استفاده از چندین غواص انجام دهد، کاری که دو سال به طول انجامید. کامرون میگوید:"با این کار زمینه فکری ام جزئیات بیشتری را شامل میشد، پس گفتم: ببنید، ما تمام این کار رو برای جستجو و پیدا کردن الماس انجام میدیم. پس برویم تصویر از کشتی بگیریم؛ و ما میتونیم این تصویربرداری رو با استفاده از مدلهای حرفهای، عکس کنترل حرکت، و گرافیک رایانهای یا روشهای دیگری بگیریم. آهنگ تایتانیک
هارلند اند ولف که سازندگان کشتی تایتانیک بودند آرشیوهای محرمانه خود را گشودند، و نقشههای کشتی اصلی را که از بین رفته تلقی میشد، عرضه کردند. برای طراحی فضای داخل کشتی، طراح صحنه مشهور، پیتر لامونت و تیمی برای طراحی آثار آن دوران را انتخاب کردند تا با دقت تمام کشتی را باز از ابتدا بسازند. کمپانی فاکس نیز چهل هکتار از سواحل در جنوب مکزیک را خرید و درآنجا یک استودیوی اختصاصی برای این فیلم ساخت که کار آن در تاریخ ۳۱ می ۱۹۹۶ تمام شد. یک مخزن افقی که نزدیک به هفده میلیون گالن آب در آن جای میگرفت برای داشتن نمای ۲۷۰ درجهای اقیانوس برای ساخت دوباره کشتی و فیلمبرداری فیلم نیز ساخته شد. یک مدل کامل از کشتی ساخته شد، اما لامونت قسمتهایی از عرشه و چند جای دیگر کشتی را برای جایگیری بهتر در مخزن حذف نمود. این نقاط قرار شد با مدل دیجیتالی جایگزین شوند. قایقهای نجات و دودکشها به اندازه ده درصد کوچکتر شدند. بر روی عرشه اصلی و عرشه A با دقت کار شده بود، اما سایر قسمتهای کشتی تنها ورقهای فولادی بودند. قطعاتی نیز برای زمانی که سکانسهایی که کشتی در آنها غرق میشود و تکانهای بزرگی میخورد تعبیه شده بود. برجی به ارتفاع ۱۶۲ فوت (۴۹ متر) و جرثقیل برجی بلندی به ارتفاع ۶۰۰ فوت (۱۸۰ متر)، ریلهایی برای جابه جایی دوربین، چراغها و ابزار حرفهای تصویربرداری نیز تعبیه شده بودند.[۳]
اتاقهای داخل کشتی نیز، تماماً براساس کشتی اصلی و تصاویر و نقشههای باقیمانده ساخته شدند. راه پله اصلی کشتی که بنایی بسیار زیبا و لوکس بود و با استفاده از چوب طبیعی و بهترین مواد ساخته شده بود، در سکانسهای پایانی غرق شد. سایر وسیلهها نیز شامل اتاقها، فرشها، طراحیها، دکورها، صندلیها، رنگها و حتی لباس کارکنان کشتی نیز، کاملاً مطابق با طراحیهای اصلی کمپانی وایت استار بود. کامرون حتی دو تاریخدان تایتانیک را نیز استخدام کرد تا از جزئیات کامل کشتی برای استفاده در فیلم بهره ببرد.
این فیلم به همراه بن هور و ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه برنده ۱۱ جایزه اسکار است. از لحاظ فروش نیز این فیلم یک پدیده بود و در سال ۱۹۹۷ با ۱٫۸ میلیارد دلار فروش پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای جهان در زمان خود شد. در حال حاضر این فیلم بعد از فیلم آواتار، با فروش جهانی بالغ بر ۲ میلیارد دلار، دومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای جهان است.[۱]
داستان
یک جوینده گنج به نام «بروک سوت» که به دنبال الماس مشهوری به نام قلب اقیانوس در بقایای کشتی غرق شده تایتانیک است، صندوقچهای در کشتی پیدا میکند که در آن نقاشی از چهره زنی جوان با الماسی بر گردن به چشم میخورد. پس از نمایش نقاشی در یک برنامه تلویزیونی، خانم پیری به اسم «رز داوسن» ادعا میکند که همان زن نقاشی است. او را به محل غرق کشتی میبرند تا به جستجوگران کمک کند جای الماس را پیدا کنند، اما به جای این کار او داستان غرق شدن کشتی تایتانیک را برای همه آنگونه که خود از نزدیک دیدهاست، بازگو میکند.رز داوسن ۱۷ ساله و ثروتمند تصمیم میگیرد با کشتی به آمریکا برود و در آنجا با «کال هاکلی» ازدواج کند. مادرش او را مجبور کرده تا به این ازدواج تن در دهد. آنها سوار کشتی تایتانیک میشوند و کشتی حرکت میکند. یک شب رز تصمیم میگیرد تا از بالای کشتی خودش را در آب بیندازد. اما مسافر فقیر و جوانی به اسم «جک داوسون» که کارش نقاشی است، او را نجات میدهد. «جک داوسون» همراه با دوستش بلیط تایتانیک را در بازی پوکر بردهاند. آنها به تدریج بیشتر با هم آشنا میشوند و این آشنایی منجر به عشقی عمیق بین آن دو میشود.
هاکلی و مادر رز میکوشند تا آنها را از هم جدا نگه دارند. خدمتکار هاکلی به دستور او گردنبند الماسی را که هاکلی به رز هدیه داده را در جیب جک میگذارند و افسران کشتی به جرم دزدی به او در طبقه پایین کشتی به لوله دستبند میزنند. کشتی به یک کوه یخ شناور برخورد کرده و شروع به غرق شدن میکند و همه خدمه و مسافرین کشتی در تلاشند تا راه نجاتی برای خود بیابند. ابتدا زنها و بچهها را در قایقها میگذارند و نجات میدهند. در این بین در طبقهٔ زیرین که جک در آنجا زندانی است رز تبر بزرگی برمیدارد و دستبند جک را میشکند و با هم به سمت بالا میروند. توماس اندروز به رز جلیقه نجات میدهد و افسران رز را به قایق میبرند اما او پیش جک برمیگردد. مادر رز با قایق نجات پیدا میکند و هاکلی هم کودکی را بغل میگیرد و به قایق میرود و نجات مییابد.
کشتی کمکم غرق میشود و تعداد زیادی از مسافران روی آب میمانند و یخ میزنند جک رز را بر روی قطعه چوبی میگذارد و از رز قول میگیرد که زنده بماند. قایقها دوباره برمی گردند تا کسانی را که زنده ماندهاند نجات دهند ولی فقط رز زنده بود و نجات یافت به این ترتیب جک برای زنده ماندن رز یخ میزند و میمیرد. پس از ۸۴ سال الماس دست رز است و آن را در دریا میاندازد. همان شب رز در تخت خواب خود میخوابد و خواب میبیند این بار تایتانیک میزبان جشن پیوند این دو دلدادهاست. آن هم با شکوه تمام و در میان کف زدن حضاری که هیچ رشک و کینه و ترسی از زمان حیات شان در تایتانیک با خود ندارند؛ گویی در آخر عشق پیروز است و قسمت همین بود که سرانجام این دو عاشق پس از مرگ به هم برسند و جاودانه شوند.
بازیگران تایتانیک
شخصیتهای فیلم
- لئوناردو دیکاپریو در نقش جک داوسون: کامرون در مورد این شخصیت میگوید که به کسی نیاز دارد که واقعاً احساس کند در کشتی تایتانیک است. نشاط و شادیش را نشان دهد؛ و انرژی و نشاطی که یک هنرمند جوان دارد را به تصویر بکشد. در داخل فیلم جک نقش کسی را که یک آدم فقیر اهل ویسکانسین را بازی میکند که به مناطق مختلفی از جهان مانند شهر پاریس سفر کردهاست. وی توانستهاست در قمار به همراه دوستش فابریتزیو دو بلیت در کلاس سوم کشتی برنده شود؛ و در ادامه میتواند نظر رز را هنگامی که وی میخواهد از عقب کشتی به درون آب بپرد به خود جلب کند؛ و با نجات ساختگی رز توسط وی این شانس را به او میدهد که یک شب را در بخش اشرافی کشتی سپری کند. برای اجرای این نقش افرادی چون متیو مککانهی، کریس اودانل، بیلی کروداپ و استیون درفداوطلب نقش بودند. اما کامرون احساس میکرد که این افراد برای این نقش مناسب نیستند، این نظر کامرون از آن جهت بود که وی بیشتر به دنبال فردی جوانتر میگشت، که حدود ۲۰ سال سن داشته باشد. دیکاپریو در آن زمان ۲۲ سال سن داشت و توسط مالی فین به کامرون معرفی شد. در ابتدا دیکاپریو از به تصویر کشیدن کاراکتر سرباز زد و اولین صحنه رمانتیک مربوط به جک را اجرا نکرد. کامرون میگوید: او یکبار آن را خواند. بعد شروع به غر زدن و طفره رفتن کرد؛ و گفت که نمیتوانم روش فوکوس کنم؛ ولی چند ثانیه بعد انگار چراغی جلویش روشن شد و به خوبی از پس سکانس برآمد. کامرون به شدت بر توانایی دی کاپریو برای اجرای این نقش معتقد بود.
- کیت وینسلت در نقش رز دوویت بوکیتر/داوسون: کامرون در مورد وینسلت میگوید: «او چیزی بود که به دنبالش بودیم. جذابیت در چهره و چشمهایش. فقط میدانستم که مردم از راه دور میتوانند با او ارتباط برقرار کنند.» رز تنها ۱۷ سال سن دارد و اصالتاً اهل فیلادلفیاست، که مجبور است با یک مرد سی ساله با نام کال هاکلی ازدواج کند؛ بنابراین رز و مادرش روث میتوانند همچنان به زندگی مرفه خود ادامه دهند. زندگی که با مرگ پدر رز و بدهیها در آستانه نابودی بود. رز به همراه کال و مادرش به کشتی میایند و در قسمت درجه یک کشتی ساکن میشوند؛ و در آنجاست که با جک دیدار میکند. وینسلت در مورد شخصیتش میگوید: او چیزهای زیادی میخواهد. قلب و دل صاف و لطیفی دارد و دوست دارد در جهان به اکتشاف و گشت و گذار بپردازد. افرادی چون گوئینت پالترو، کلر دینز، گابریلا آنوار نیز این نقش بهشان پیشنهاد داده شده بود. در این اوضاع و احوال وینسلت ۲۲ ساله مبارزه سرسختانهای برای گرفتن این نقش میکرد. وی هر روز نوشتهها و نامههای برای کامرون از انگلیس میفرستاد. زمانی که کامرون وی را به همراه دیکاپریو برای ستاره شدن به هالیوود دعوت کرد توصیف خود را از شخصیت رز یک آدری هیپورن گونه معرفی میکرد. کامرون ابتدا از بازی وینسلت برای این نقش راضی نبود اما در زمان تست صحنه، وینسلت توانست کامرون را تحت تأثیر قرار دهد. وینسلت در مورد کامرون میگوید: «اون واقعاً حرفه آیه. حتی اگه منو انتخاب نمیکرد من اونو انتخاب میکردم.»
- بیلی زین در نقش کال هاکلی: کال نامزد سی ساله رز است. او متکبر و مغرور است؛ و همچنین وارث کارخانه فولادسازی در پیسبورگ است. او در برابر رابطه جک و رز از خود حسادت و بیرحمی نشان میدهد. او در سال ۱۹۲۹ به دلیل ورشکستگی در سقوط مالی وال استریت خودکشی میکند. ابتدا این نقش به متیو مککانهی پیشنهاد شده بود.
- فرانسیس فیشر در نقش روث دوویت بوکیتر: مادر بیوه رز؛ که باعث ایجاد و استمرار رابطه بین رز و کال هاکلی شد. دلیلش برای این کار باقیماندن در سطح مرفه جامعه (بااستفاده از پولهای کال) بود. اون دخترش را دوست داشت، اما اعتقاد داشت که موقعیت اجتماعی مهمتر از روابط فرعیست. او جک را تحقیر میکرد، حتی زمانی که وی زندگی دخترش را نجات داد از این کارش دست برنداشت!
- گلوریا استوارت در نقش کهنسالی رز: کامرون در مورد این شخصیت میگوید: «برای اینکه بتوانیم حال و گذشته را با هم ببینیم، تصمیم گرفتم که یک بازمانده را به تصویر بکشم که حدود ۱۰۰ سال سن دارد. از طریق اون میتوانستیم به تاریخ دسترسی داشته باشیم.» با پیدا شدن یک نقاشی برهنه از رز در یک گاو صندوق، وی اطلاعاتی در مورد الماس «قلب اقیانوس» میدهد. او شروع به تعریف داستان خود در زمان غرق شدن کشتی تایتانیک میکند. اولین بار پس از غرق شدن کشتی نامی از جک میبرد. در ۸۷ سالگی استوارت باید برای نقشی آماده میشد که از خودش پیرتر بود.
- بیل پاکستون در نقش بروک لاوت: وی یک جوینده گنج است که به دنبال الماس «قلب اقیانوس» در خرابههای تایتانیک میگردد. وی هزینه و وقت خود را در این زمینه میگذارد اما بدون نتیجه میماند. وی در آخر فیلم و بعد از شنیدن داستان رز به این نتیجه میرسد که در سه سال اکتشافش در مورد کشتی نتوانسته بود تایتانیک را درک کند.
- سوزی آمیس در نقش لیزی کالورت: دختر بزرگ رز؛ که وی را در کشتی اکتشافی همراهی میکند و با بروک لاوت آشنا میشود.
- دنی نوچی در نقش فابریتزیو دی روسی: بهترین دوست جک. وی ایتالیایست. او کسی است که در بازی پوکر به همراه جک برنده بلیت تایتانیک میشود. فابریتزیو نمیتواند سوار کشتیهای نجات شود و دراواخر غرق شدن تایتانیک در حالی که به سمت قایقهای نجات شنا میکرد، دیگ بخار متصل به دودکش از جا کنده شد و بروی او و چندی از مسافران دیگر افتاد و کشته شد.
- دیوید وارنر در نقش اسپیسر لاوجوی: محافظ و خدمتگزار کال، که رز را میپاید و به جریان نجات رز توسط جک مشکوک است. در ادامه و پس از متهم کردن جک به دزدی از کال هاکلی، وی نقش زندانبان وی را ایفا میکند و در حالی که کشتی غرق میشود وی را در اعماق آن رها میکند. اون نیز همراه با کشتی غرق میشود.
شخصیتهای حقیقی
- برنارد هیل در نقش ناخدا ادوارد جان اسمیت: اولین سفر تایتانیک را قرار بود اسمیت (ناخدای باسابقه)، که آخرین سفرش قبل از بازنشستگی اش محسوب میشد رهبری کند. تصمیم وی بر غرق شدن کشتی تایتانیک تأثیرگذار بود. وی در هنگام غرق شدن به رسم ناخدایان در کابین کشتی ماند. البته برخی به این مسئله شک دارند و میگویند وی بعد از غرق شدن کشتی در آب یخ زد. اما چیزی که معلوم است وی هرگز نجات نیافت.
- ویکتور گاربر در نقش توماس اندروز: وی سازنده کشتی است. اندروز به عنوان یک مرد مهربان و دلنشین به تصویر کشیده شدهاست، که موفقیت بزرگ خود را کوچک میشمارد. وی در هنگام غرق شدن کشتی بقیه را متقاعد میکند که صفت غرق ناشدنی تایتانیک، یک نتیجهگیری ریاضی است؛ و تایتانیک به راحتی غرق میشود. وی بعد از آن به استفاده حداکثری از ظرفیت قایقهای نجات تأکید میورزد. در آخر نیز در قسمت درجه یک کشتی و در کنار ساعتی ایستادهاست و بخاطر اینکه نتوانست کشتی محکم و ایمنی بسازد افسوس میخورد، و همراه با کشتی غرق میشود.
- کتی بیتس در نقش مارگارت (مالی) براون: براون از دیدگاه سایر زنان اشرافی کشتی، از جمله روث به عنوان زنی «جلف» یا تازه به دوران رسیده قلمداد میشود، که این مورد بیشتر به خاطر ثروت بادآورده و بیش از اندازه وی که تازه به آن دست یافتهاست، به وی اطلاق میشود. وی رفتار دوستانهای با جک دارد، و کتی را که برای پسرش خریده بود را برای مهمانی شام به وی میدهد. اگرچه براون یک شخصیت واقعی در تایتانیک بود، اما کامرون قصد نداشت که زندگی واقعی وی را به تصویر بکشد. مالی براون توسط تاریخ نویسان با نام مالی براون غرق نشدنی نام گذاری شد. برای اینکه وی با کمک سایر زنان، سعی در بازگرداندن یکی از قایقهای نجات برای نجات افراد یخ زده نمود. در فیلم کامرون نیز قسمتی از این رویداد به تصویر کشیده شد.
- جاناتان هاید در نقش جوزپ بروس ایزمی: وی مدیرعامل شرکت وایت استار است. ایزمی یک آدم پولدار نادان که در قسمت درجه یک کشتی ساکن است به تصویر کشیده شدهاست. او از موقعیت خود در سمت مدیرعاملی شرکت وایت استار سوءاستفاده میکند تا ناخدا اسمیت را راضی کند که با سرعت بیشتر و همچنین از مسیر کوتاهتری تا نیویورک را طی کند. تا در زمان کمتری به نیویورک برسند تا بتوانند توجه مطبوعات را به تایتانیک جلب کنند. در حالی که با توجه به خطرناک بودن مسیر میانبر احتمال فاجعه زیاد بود. پس از برخورد کشتی و زمانی که وی متوجه میشود کشتی غرق ناشدنی وجود ندارد با یک قایق نجات از مسئولیتش درقبال کشتی فرار میکند.
- یوان استوارت در نقش افسر یکم ویلیام مرداک: وی کسی است که در شب برخورد کشتی با کوه یخ ناخدای موقت کشتی بود. وی کمکهای زیادی برای به آب انداختن کشتیهای نجات کرد. کال به عنوان رشوه به وی مقدار پولی داد تا وی را در یکی از قایقهای نجات جای دهد. کمی بعد از آن وی پول را در صورت کال پرت کرد و به وی گفت که پول اینجا به هیچ دردی نمیخورد. درآخر وی در زمانی که کشتیهای نجات کمی مانده بودند و برای سوار شدن بر آنها آشوب برپا شده بود. مرداک، تامی رایان (یکی از دوستان جک) را به تصادف به قتل رساند؛ و به خاطر احساس گناه، بعد از آن حادثه خودکشی کرد. زمانی که استیو برادر زاده واقعی مرداک فیلم را دید به خاطر آسیب رساندن به شهرت قهرمانانه وی دست به اعتراض زد. چندماه بعد از این جریان، فاکس نیسون رئیس آن دوره کمپانی فاکس قرن بیستم به دل بیته، اسکاتلند (محل زندگی مرداک) رفت. وی در آنجا رسماً عذر خواهی کرد و ۵۰۰۰ پوند به دبیرستان دل بیته کمک مالی کرد. کامرون نیز در زمان انتشار نسخه دیویدی این مجموعه عذرخواهی خود را اعلام داشت. اما این را نیز گفت که مرداک به خاطر قانون «زنان و بچهها اول سوار قایقها شوند» اقدام به شلیک گلوله کرد.
- مارک لیندسی چپمن در نقش افسر ارشد هنری تینگل وایلد: افسر ارشد کشتی. وی بخاطر اینکه کال یک بچه به بغل داشت، وی را به کشتیهای نجات راه داد. بعد از غرق شدن کشتی وی با صدای سوت خود سعی در جلب و بازگرداندن قایقهای نجات را دارد. بعد از آنکه وی به خاطر یخزدگی میمیرد، رز از سوت وی برای جلب توجه افسر پنجک لویی میکند؛ که اینکار نیز باعث نجات رز میشود.
- جاناتان فیلیپس در نقش افسر دوم چارلز لایتولر: وی کسی است که سعی در توجیه ناخدا اسمیت به خاطر دیر دیده شدن کوه یخ را دارد. بعد از آن با استفاده از تفنگ سعی در فرمانبر کردن مسافران را دارد. وی توانست از حادثه جان به در برد.
- یوان گریفید در نقش افسر پنجم هارولد گادفری لووی: تنها نفر از افسران کشتی که با یکی از کشتیهای نجات و بعد از غرق شدن کامل کشتی برای نجات بازماندگان احتمالی به محل حادثه بازگشت؛ که رز نیز توسط وی نجات یافت.
پیش تولید
ایدهپردازی و نوشتن فیلمنامه
کامرون مجذوب نحوه و حالت غرق شدن کشتی شد، و از دیدگاه او آراماس تایتانیک کوه اورست غرق شدنها بود. او تقریباً این نکته را زمانی در زندگی واقعی اش متوجه شده بود که احساس کرد میتواند یک سفر زیرآبی داشته باشد. اما او همچنان میگوید یک بی قراری ذهنی را در زمان حضورش در کالج و زمانی که قصد داشته از علم به هنر مهاجرت کند، را تجربه کردهاست؛ و زمانی کهآیمکس شاتهایی را از کشتی غرق شده درست کرد، او تصمیم اولیه اش را گرفت و به دنبال سرمایهگذار هالیوودی را گشت تا هزینه سفردریایی او را بپردازد. کامرون میگوید: «این برای این نبود که من میخواستم یک فیلم بسازم، بلکه میخواستم تا کنار کشتی غرق شده بروم.»کامرون یک فیلمنامه اولیه برای فیلم تایتانیک نوشت و به دیدار مدیران کمپانی فاکس قرن بیستم رفت. کامرون در این مورد میگوید: «آنها خوششان آمد و گفتند:باشه، یه فیلم حماسی عاشقانه سه ساعته؟ مطمئنی فقط همینه؟ شباهتی به فیلم نابودگر نداره؟ صحنههای هیجان آور، شلیک گلوله یا تصادف ماشین؟ من گفتم: نه، نه. این هیچ شباهتی به اون نداره.» مدیران کمپانی فاکس در مورد ایده این فیلم و موفقیت تجاری اش شک داشتند، و تنها به خاطر رابطه طولانی و اعتمادشان به کامرون، به وی چراغ سبز نشان دادند.
کامرون کمپانی فاکس را متقاعد کرد تا به وی اجازه دهند، تا فیلم را بر اساس تجربیات واقعی، مشاهده کشتی غرق شده و با استفاده از چندین غواص انجام دهد، کاری که دو سال به طول انجامید. کامرون میگوید:"با این کار زمینه فکری ام جزئیات بیشتری را شامل میشد، پس گفتم: ببنید، ما تمام این کار رو برای جستجو و پیدا کردن الماس انجام میدیم. پس برویم تصویر از کشتی بگیریم؛ و ما میتونیم این تصویربرداری رو با استفاده از مدلهای حرفهای، عکس کنترل حرکت، و گرافیک رایانهای یا روشهای دیگری بگیریم. آهنگ تایتانیک
مدل کشتی
اتاقهای داخل کشتی نیز، تماماً براساس کشتی اصلی و تصاویر و نقشههای باقیمانده ساخته شدند. راه پله اصلی کشتی که بنایی بسیار زیبا و لوکس بود و با استفاده از چوب طبیعی و بهترین مواد ساخته شده بود، در سکانسهای پایانی غرق شد. سایر وسیلهها نیز شامل اتاقها، فرشها، طراحیها، دکورها، صندلیها، رنگها و حتی لباس کارکنان کشتی نیز، کاملاً مطابق با طراحیهای اصلی کمپانی وایت استار بود. کامرون حتی دو تاریخدان تایتانیک را نیز استخدام کرد تا از جزئیات کامل کشتی برای استفاده در فیلم بهره ببرد.
جایزهها
تایتانیک یازده جایزه اسکار برد.- برنده اسکار بهترین فیلم
- برنده اسکار فیلمبرداری برای راسل کارپنتر
- برنده اسکار کارگردانی هنری برای پیتر لامونت و مایکل فورد
- برنده اسکار طراحی لباس برای دبورا لین اسکات
- برنده اسکار کارگردانی برای جیمز کامرون
- برنده اسکار تدوین تصاویر و صدا برای تام بلفورت و کریستوفر بویز
- برنده اسکار جلوههای ویژه
- برنده اسکار تدوین
- برنده اسکار موسیقی متن برای جیمز هورنر
- برنده اسکار ترانه فیلم برای جیمز هورنر (سازنده) و ویل جنینگ (سراینده) برای ترانهای با اجرای سلن دیون
- برنده اسکار صدابرداری
- نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن برای کیت وینسلت
- نامزد اسکار بازیگر نقش مکمل زن برای گلوریا استوارت
- نامزد اسکار طراحی چهره (گریم)
نظرات